بخشی از سخنرانی حاج احمد در دفاع مقدس:بسیجی ها! شما می گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم، به امام حسین ( علیه السلام) و سپاه او کمک می کردیم. بدانید امروز روز عاشورا است.
بخشی از سخنرانی حاج احمد در دفاع مقدس:بسیجی ها! شما می گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم، به امام حسین ( علیه السلام) و سپاه او کمک می کردیم. بدانید امروز روز عاشورا است.
روز سهشنبه ۳ جولای ۱۹۸۸ برابر با دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ ناو «یو.اس.اس وینسنس» آمریکایی در خلیجفارس به هواپیمای ایرباس شرکت هواپیمایی ایرانایر شلیک کرد و موجب شهادت ۲۹۰ سرنشین آن شد. فرمانده ناو وینسنس سرنوشت خود از این عمل جنایتکارانه را اینگونه توصیف میکند: « من مفتخر به دریافت نشان به پاس خدمات و زحماتم در طی سالیان گذشته شدم اما واقعه سرنگونگی ایرباس مسافری ایران در خلیج فارس، برای من لکه ننگی هست که تا ابد پاک نخواهد شد.» گفتنی است، بسیاری از عوامل این جنایت بعد از آن دچار فشارهای روحی روانی شدیدی شدند و برخی از آنها از جمله دختر ناخدا ویلیام …
چهل روز مانده… آماده ای؟؟ یه جمعه دیگه هم گذشت و یه محرم دیگه هم توراههتو این چهل روز چجوری خودتو آماده میکنی تا میزبان خوبی باشی؟
شهدای نوجوان و دانش آموز | مگر دفاع از کشور ، دفاع از عقیده و دین ، سن و سال می شناسد. چه بسیار دانش آموزان و نوجوانانی که با دستکاری کردن شناسنامه خود یا ترفندهای مختلف خودشان را به جبهه های حق علیه باطل رساندند و جان شیرینشان را با تاسی از حضرت قاسم علیه السلام فدا نمودند.
#وصیت_نامه شهید۱۳ ساله، مرحمت بالازاده:و ای پدر و مادر عزیزم! اگر این پسرتان در راه #اسلام به #شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده #شهدا برشمرده میشوید.ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم. اگر من #شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای #کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه میجنگیم.حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و #قرآن است. و آخر #وصیت میکنم راه #شهیدان را ادامه بدهید و اسلحهشان را نگذارید در زمین بماند.و مادرم و پدرم چنانچه من میدانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا #حلال کنید و من هم شهادت …
شهید مصطفی قویقائم مقام تیپتاریخ شهادت 6 تیر 1365 یکی از همرزمان مصطفی میگفت: وقتی توی جبهه مواد خوراکی به ما میدادند، مصطفی نمیخورد، بلکه آنها را در جایی پنهان میکرد و زمانی که ما چیزی برای خوردن نداشتیم، آنها را میآورد و به بچه ها میداد و خودش نمیخورد. دوستانش میگفتند: مصطفی ضدگلوله بود. چنان با قدرت در جبهه جلو میرفت که هیچ چیز، جز رسیدن به خاکریز دشمن برایش اهمیت نداشت.در پاتک معروف چزابه دشمن ، به مدت دو ساعت بر سر بچهها آتش میریخت. در آن لحظه، در چهره مصطفی فداکاری و ایثار خاصی دیده میشد و این باور به انسان دست …
هردو با هم🌷چشمهایشان شبیه هم بود،ابروهایشان شبیه هم بود.موهایشان شبیه هم بود،دوتا بودند اما آنقدر اشتراک داشتند که فکر می کردی یکی هستند.روی صفحه اول شناسنامه هردوشان نوشته شده بود متولد ۱۱ خرداد ۴۷،نام پدر حسین صادره از مشهد.حتی هردوشان علی بودند.فقط یکی علی اکبر بود و دیگری علی اصغر.هردو باهم رفته بودند مدرسه نوید خیابانِ طلّاب.هردوباهم می رفتند دعای کمیل،می رفتند مسجد،می رفتند سربازی.هردو با هم رفتند فرم اعزام به جبهه را پر کردند.بیست و هفت خرداد ۶۶،پرونده مشترکشان بسته شد.دوباره هردو با هم.هردو تیپ ۸۸انصار الرضا.هردو واحد ادوات،محل شهادت هردو مهران.تاریخ شهادت هردو با هم ۲۷ خرداد.علت شهادت هر دوشان برخورد مینی کاتیوشای …