#شهید_ابوالفضل_رفیعی_سیججانشین لشگر 5 نصرتاریخ شهادت1362/12/12.به نقل از همسر شهید:ابوالفضل روز آخر ساعت 5 صبح برای جلسه‌ای به سپاه رفت. ساعت 8- 7 صبح که به خانه آمد بچه‌ها خواب بودند. خداحافظی کرد و رفت. اما ساعت 10- 9 مجدد در خانه را زد. آمده بود بچه‌ها را ببیند و برود. علی‌اصغر و جعفر یکباره ناپدید شدند. حاجی رفت بیرون از در خانه و سراغ آنها را گرفت اما خبری نبود. داخل ماشینش تا سقف پر بود از پتو و وسایلی که می‌خواست برای رزمنده‌ها ببرد. هر چه گشتم بچه‌ها را پیدا نکردم. ابوالفضل خداحافظی کرد و رفت. آمد در خانه به یکباره گفت نکند داخل …

سالگرد شهادت سردار ابوالفضل #رفیعی سیج۶۲/۱۲/۱۲

نظر شما چیست؟کدوم موقعیت ارزشش رو داره؟

شهید غلامرضا پروانهفرمانده گردانتاریخ شهادت :1362/12/9.شکارچی تانکدر عملیات والفجر سه ، عراقی ها پاتک زده بودند و نیمی از نیروهای رضا در محاصره دویست تانک عراقی افتاده بودند. رضا با آرپی جی مقابل تانک ها ایستاد و می گفت: «تا تکه تکه نشوم از این جا بر نمی گردم.»گرمی خون را روی گوش و صورتش حس می کرد ولی باز هم از شلیک آرپی جی دست برنمی داشت. بیست تانک را منهدم کرد تا عراقی ها مجبور شوند که حلقه محاصره را بشکنند. در همین عملیات بود که موج انفجار مجروحش کرد. مدتی در بیمارستان مشهد بستری بود. وقتی که از بیمارستان مرخص شد، به …

مسعود افشاریان شاندیزجانشین گردانتاریخ شهادت:1362/12/9.یکى از همرزمان شهید – به نام آقاى داوودفر – می گوید: «قبل از عملیات خیبر مسعود گفت: بچه‏ ها شهید شدند، اما نحوه شهادت من طور دیگرى است. پرسیدم: بگو چطور است؟ اما مسعود گفت: تا وارد خاک عراق نشویم، نمی گویم چطور شهید می شوم. به هر حال به محض اینکه در عملیات خیبر وارد جزیره مجنون شدیم، نزدیک دجله و فرات به مسعود گفتم: حالا بگو نحوه شهادت شما چطور است؟ گفت: من خواب دیده ‏ام از لحظه ورودم به عراق هفتاد و دو ساعت بعد شهید می شوم و حتى مسائل ریز شهادت را – اینکه تیر …

شهید رمضانعلی عامل کوشه نشینفرمانده تیپ امام صادق (ع)از لشکر 5 نصرتاریخ شهادت:1362/12/5.علیرضا مهرداد – یکى از دوستان شهید – در مورد چگونگى به شهادت رسیدن او مى ‏گوید: «روز دوّم عملیّات خیبر در منطقه عملیّاتى هورالهویزه، دّه ‏اى از کماندوهاى عراق دست به پاتک زدند و به طرف خط خودى در حال حرکت بودند که با شجاعت برادران بسیجى و با دلاورى فرماندهان، پاتک دفع شد و در آخر پاتک عدّه ‏اى از مزدوران عراقىِ در حال فرار اقدام به تیراندازیهاى متفرّقه کردند. در یک لحظه که به پشت سرم نگاه مى ‏کردم، شهید عامل را دیدم که با بى‏ سیم‏ چى در حال …

رهبر انقلاب پس از بوسه بر لباس خادمی هیثت شهید محمد حسین حدادیان و مشاهده تمثال شهید :“این واقعا نور است ؛ یک نور معنوی خدا را شکر کنید برای داشتن چنین فرزندی”

شهید #محمد_نصرتی_کاریزکفرمانده واحد طرح وعملیات لشگر 5 نصرتاریخ #شهادت1363/12/4هنوز 4 ساله بود که:توی کوچه قدم می زد، سر راهش به پولی برخورد که روی زمین افتاده. مردی که آن طرف نشسته بود، به محمد گفت: پول را بردار، مال تو. بردار و برای خودت چیزی بخر! محمد جواب داد: تو چرا بر نمی داری؟ کار خوبی نیست، این پول مال مردم است! محمد از همان بچگی حواسش جمع بود تا دست از پا خطا نکند..گویا رفتارش به پدر ثابت می کند که در یادگیری علوم دین مستعد است و شاید به همین دلیل پدر او را در مکتب خانه ثبت نام می کند..بچه زرنگی بود. هنوز 5 …

شهید سید محمود سبیلیانفرمانده واحد مهندسی رزمی لشگر ۵نصرتاریخ شهادت:1362/12/4.به نقل از دکتر بتول نصرتی (همسر شهید ) :سال 60 دیپلم گرفتم و وارد بسیج خواهران شدم. جنگ بود و همه دغدغه ما پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی بود. آقای سبیلیان در سپاه و جها د و نهضت و انجمن اسلامیها و … همیشه در حال فعالیت بود. او برای همه الگوی کار برای انقلاب اسلامی بود. حاج آقا رضایی مسؤول بسیج خواهران و برادران بودند. یک روز آمدند و پیشنهاد ازدواج با آقا محمود را به من دادند. من به حاج آقا رضایی اعتماد داشتم، از خودشان نظر خواستم و به تأیید ایشان، خواستگاری …