#شهید_ابوالفضل_رفیعی_سیج
جانشین لشگر 5 نصر
تاریخ شهادت
1362/12/12
.
به نقل از همسر شهید:ابوالفضل روز آخر ساعت 5 صبح برای جلسهای به سپاه رفت. ساعت 8- 7 صبح که به خانه آمد بچهها خواب بودند. خداحافظی کرد و رفت. اما ساعت 10- 9 مجدد در خانه را زد. آمده بود بچهها را ببیند و برود. علیاصغر و جعفر یکباره ناپدید شدند. حاجی رفت بیرون از در خانه و سراغ آنها را گرفت اما خبری نبود. داخل ماشینش تا سقف پر بود از پتو و وسایلی که میخواست برای رزمندهها ببرد. هر چه گشتم بچهها را پیدا نکردم. ابوالفضل خداحافظی کرد و رفت. آمد در خانه به یکباره گفت نکند داخل ماشین هستند. رفت لای پتوها را گشت. علیاصغر و جعفر میان پتوها پنهان شده بودند. حاجی بچهها را گذاشت روی دوشش و بوسید. دخترمان را بغل کرد و لپهای دخترمان را گاز گرفت و گفت این هم مهر ابوالفضلی. نام دخترم تکتم است میگفت نام مادر امام رضا(ع) را میگذاریم که خود امام رضا(ع) نگهدارش باشد. بعد گفت از خدا خواستم و شما هم دعا نکنید جنازهام برگردد. دعا کنید مفقودالجسد باشم.
دیدگاه شما